پایگاه خبری تحلیلی
به گزارش قم نما به نقل از ایرنا تهران ، «مسعود پزشکیان» رئیسجمهور ایران در حالی عصر روز چهارشنبه ۱۹ آذرماه تهران را به مقصد آستانه، پایتخت قزاقستان و پس از آن عشقآباد پایتخت ترکمنستان ترک کرد که میان ایران و کشورهای حوزه آسیای مرکزی اشتراکات فرهنگی، مبادلات تجاری و اقتصادی و نیز نزدیکیهای سیاسی نیازمند توجه بیش از گذشته است تا این نزدیکی تاریخی تحت تاثیر نیروهای ثالث قرار نگرفته و به سوی تثبیت و ارتقا حرکت کند. قزاقستان به عنوان بزرگترین کشور آسیای مرکزی با رشد قابل تامل در جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی با تولید ناخالص ملی ۲۸۸ میلیارد دلار همان ظرفیتی است که میتواند در آیندهای نه چندان دور به عنوان یکی از قطبهای اقتصادی منطقه نقشآفرین باشد. میان ایران و ترکمنستان هم روابط اقتصادی با توجه به ظرفیتهای بیشمار اولویت نخست را داراست.
به منظور بررسی اهداف و دستاوردهای سفر رئیسجمهور و نیز بررسی ظرفیتهای سه کشور با «بهرام امیراحمدیان» استادیار مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز در دانشگاه تهران به گفتوگو پرداختیم.

استفاده از مسیرهای ارتباطی به ارتقای جایگاه ایران در منطقه کمک خواهد کرد
رئیسجمهور ایران به دو کشور مهم آسیای مرکزی سفر کرده است، ابتدا قزاقستان و بعد ترکمنستان؛ ابتدا درباره اهمیت استراتژیک این دو کشور و بعد اهمیت این سفر بفرمایید.
ترکمنستان یکی از پنج جمهوری آسیای مرکزی است و از آنجا که تنها جمهوری دارای مرز مشترک زمینی با ایران به شمار میآید، هرگونه ارتباط زمینی یا جادهای ما با سایر جمهوریهای آسیای مرکزی، از جمله قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان، مستلزم عبور از قلمرو ترکمنستان است. بنابراین، اهمیت ترکمنستان در ایجاد امکان ارتباط زمینی با آسیای مرکزی، بهویژه در زمینه حملونقل و تجارت، بسیار قابل توجه است. قزاقستان هم بزرگترین جمهوری آسیای مرکزی و از نظر توان اقتصادی کشوری قدرتمند است. قزاقستان یکی از اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا است که در این اتحادیه بلاروس، تاجیکستان، روسیه و ارمنستان هم حضور دارند و ما با آنها در چارچوب آن تعامل داریم. اگر بتوانیم از خطوط لوله موجود، خطوط انتقال نیرو و حتی مسیرهای ارتباطی بهرهبرداری بیشتری داشته باشیم، این امر میتواند به ارتقای جایگاه ایران در منطقه کمک کند.
اهمیت ترکمنستان در ایجاد امکان ارتباط زمینی با آسیای مرکزی، بهویژه در زمینه حملونقل و تجارت، بسیار قابل توجه است. قزاقستان هم بزرگترین جمهوری آسیای مرکزی و از نظر توان اقتصادی کشوری قدرتمند است.به نظر میرسد که هیات ایرانی، به ریاست آقای پزشکیان، این موضوع را مدنظر خواهد داشت که باید زمینه تسهیل ارتباطات زمینی از طریق کریدورهایی که در اختیار ترکمنستان قرار دارد، برای ایجاد ارتباط با تاجیکستان فراهم شود؛ امری که طبعاً مستلزم عبور از ازبکستان نیز خواهد بود. در حال حاضر، شرایط بهویژه در ازبکستان بسیار متفاوت از گذشته است و دولت جدید این کشور که پس از آقای اسلامکریماف تشکیل شد، نگاه مثبتی به همکاریهای منطقهای دارد. ما باید از این فرصت بهره ببریم و تاکید کنیم که هرگونه ارتباط موثر با آسیای مرکزی بدون ارتباط زمینی با ترکمنستان امکانپذیر نیست. از این رو باید روابط خود را با ترکمنستان تنظیم و اختلافات موجود را رفع کنیم.
موضوع دیگری که اهمیت دارد مسئله حق ترانزیت است. گفته میشود کالایی که از ایران به ترکمنستان ارسال میشود، برای هزار کیلومتر حدود هزار و پانصد دلار در مسیر رفت و همین مقدار در مسیر برگشت، باید بهعنوان حق ترانزیت به دولت ترکمنستان پرداخت کند که مبلغ زیادی است و اگر این موضوع حلوفصل شود، کالاهای صادر شده از ایران به منطقه ارزانتر تمام شده و قدرت رقابت بیشتری پیدا خواهند کرد. به نظر من، نکته کلیدی نخست حلوفصل اختلافات مالی پیشین با ترکمنستان است و سپس تسهیل عبور و مرور، بهویژه در حوزه راهآهن.
درباره مسیرهای تجاری و کریدورها نباید اغراقآمیز برخورد شود
موضوع کریدورها و جادههای ترانزیتی از مهمترین موضوعات ایران در روابط با کشورهای منطقه به ویژه حوزه آسیای مرکزی و قفقاز است. اهمیت این موضوع با توجه به موقعیت استراتژیک ایران چیست و رئیسجمهور در این سفر چه محورهای ترانزیتی را باید در دستور گفتوگوها و دستورات قرار دهد.
در خصوص حوزه ترانزیت، دولت محترم باید توجه داشته باشد که مسیرهای ترانزیتی زمانی معنا پیدا میکنند که دو سوی مسیر ترانزیتی، از منظر ساختار بازار، مکمل یکدیگر باشند. جمهوریهای آسیای مرکزی به ویژه سه جمهوری آن دارای منابع غنی انرژی فسیلی هستند؛ ترکمنستان دارای منابع گاز، ازبکستان دارای منابع گاز و نفت و قزاقستان نیز دارای ذخایر نفت است. این کشورها اقتصاد خود را در سه زمان به بازارهای مبدا و مقصد متصل و آن را در سه مسیر اصلی، شرق به سمت چین و آسیای شرقی، غرب از طریق دریای خزر و کریدور میانی به آذربایجان، قفقاز، ترکیه و اروپا، و شمال به سوی روسیه که همواره شریک اصلی اقتصادی آنها بوده است؛ هدایت کردهاند.
در چنین شرایطی سوال این است که چرا باید این کشورها مسیر ایران را انتخاب کنند؟ درست است که ما مسیرهای ترانزیتی داریم، اما منابع انرژی آنها لزوماً برای انتقال به خلیج فارس طراحی نشده است؛ منطقهای که خود روزانه بیش از ۳۰ میلیون بشکه نفت صادر میکند و خود منبع انرژی است. بنابراین، نباید اقتصاد خود را صرفاً بر اساس ترانزیت با این کشورها گره زنیم. در عوض، باید بر مبادلات دوجانبه، سرمایهگذاریها، انتقال تکنولوژی، همکاریهای علمی، اقتصادی، و فعالیتهای مشترک در حوزه راهسازی و ساختمان و صنعت تمرکز کنیم؛ حوزههایی که ایران در آنها تواناییهای قابل توجهی دارد.
در خصوص ترانزیت نیز باید توجه داشت که تاکنون هیچ سازمانی بررسی نکرده است که آیا درآمد حاصل از ترانزیت هزینههای آن را پوشش میدهد یا خیر. نگهداری جادهها، آسفالت، مسائل فنی، نظامی، حقوقی و امنیتی همگی هزینهبر هستند. اگر قوه قضایی نتواند مسائل حقوقی مسیر را تضمین کند، هیچ کشوری از آن مسیر استفاده نخواهد کرد.
در مجموع، در مورد آسیای مرکزی باید توجه داشت که آنها مسیرهای خود را دارند و اگر بخواهند به اروپا دسترسی داشته باشند، نمیتوانند از مسیر ایران عبور کنند؛ زیرا در صورت عبور از ایران باید به خلیج فارس، سپس دریای عمان، بابالمندب، دریای سرخ و در نهایت کانال سوئز منتقل شوند که مسیر طولانی و پرهزینهای است و باید حق ترانزیت در عبور به دولت مصر بپردازند و این در حال است که آنها را از طریق کریدور میانی و از سمت دریای خزر این ارتباط را با هزینه کمتر برقرار میکنند. بنابراین به نظر میرسد رسانهها، بهویژه خبرگزاریها، باید این مسائل را پیگیری کنند و برای مردم انتظار غیرواقعی ایجاد نکنند و واقعیتها را بیان کنند. مسیر و جهت مبدا و مقصد تجاری مشخص است و نباید اغراق کنیم و بگوییم ما جایگاه بسیار ارزشمندی داریم یا میتوانیم کار فوقالعادهای انجام دهیم.

دریای خزر میتواند بستر مناسبی برای همکاری میان ایران و قزاقستان باشد
نخستین مقصد سفر رئیسجمهور، آستانه پایتخت قزاقستان است. جایگاه این کشور در منطقه و اهمیت آن برای ایران در چه موضوعاتی است؟
قزاقستان، ظرفیتهای سرمایهگذاری بسیار گستردهای دارد، بهویژه در حوزه ساختمان و راهسازی. ما نیز در آنجا فعالیتهایی انجام دادهایم، اما لازم است شرکتهایی که در آن کشور فعالیت میکنند، مطابق با استانداردهای بینالمللی و قوانین و مقررات حاکم بر آنجا عمل کنند. اگر نتوانیم مبادلات پولی و بانکی داشته باشیم و بیمه مناسب وجود نداشته باشد، امکان کار موثر فراهم نخواهد شد.
دریای خزر میتواند بستر مناسبی برای همکاری باشد، اما هنوز یک خط کشتیرانی مناسب ایجاد نشده است. اگر رفتوآمد مسافر وجود نداشته باشد و تنها کالا جابهجا شود، گرهخوردگی اقتصادی اندک خواهد بود.علاوه بر این، باید بررسی کنیم که در حوزههای دیگر نیز چه ظرفیتهایی برای همکاری وجود دارد. دریای خزر میتواند بستر مناسبی برای همکاری باشد، اما هنوز یک خط کشتیرانی مناسب ایجاد نشده است. به نظر من باید آقای پزشکیان باید این موضوع بهطور جدی پیگیری کنند. توجه داشته باشید که اگر رفتوآمد مسافر وجود نداشته باشد و تنها کالا جابهجا شود، گرهخوردگی اقتصادی اندک خواهد بود. این انسانها هستند که با حضور در بازارها فرصتها را کشف میکنند؛ بنابراین برای صدور ویزای تجاری نباید کارشکنی صورت گیرد. موضوع حملونقل و عبور کامیونها نیز از همین نوع است.
ایجاد یک خط کشتیرانی مشترک میان ایران و دستکم دو کشوری که روابط خوبی با آنها داریم، اهمیت دارد. با روسیه نیز چنین ظرفیتی وجود دارد، اما سیستم آنان بسته است و ترکمنستان نیز همینطور. اما با قزاقستان امکانات بسیار گستردهای وجود دارد. این کشور زیرساختهای بسیار مناسبی دارد؛ این کشور بنادر خوبی دارد مانند بندر کوریک از جمله آنهاست که سامانهای که امکان انتقال قطار و کامیون از طریق کشتی را هم فراهم میکند. قزاقستان ظرفیتهای بالقوه زیادی دارد و اگر روابط خود را با آن کشور ارتقا دهیم، ظرفیتهای فراوانی قابل بهرهبرداری خواهد بود. در زمینههای علمی نیز همین ظرفیتها وجود دارد. دانشگاه بینالمللی فارابی، دانشگاه ترکستان و دانشگاه خواجه احمد یسوی از موسسات مهم آن کشور هستند و تعداد قابل توجهی دانشگاه خارجی دارند. بنابراین میتوان از این فضا بهره برد. به نظر من قزاقستان کشور بسیار مناسبی برای همکاری است؛ هم ثروتمند است و هم منابع معدنی غنی، از جمله فلزات کمیاب و فلزات رنگین دارد که میتواند برای ما بسیار مفید باشد.
تا زمانی که روابطی تهدیدی برای امنیت ایران ایجاد نکند، نباید با آن مخالفت کنیم
در حوزه سیاسی و روابط ایران با قزاقستان و همچنین سایر کشورهای آسیای مرکزی، پارامترهایی مانند دخالتهای خارجی وجود دارد. برای مثال، همانطور که میدانید، آمریکا در یکی دو سال اخیر تمرکز زیادی بر آسیای مرکزی و قزاقستان داشته است و این کشور به برخی توافقات، مانند پیمان ابراهیم، نزدیک شده است. لازم است در این خصوص ارزیابی دقیقی صورت گیرد که روابط سیاسی ایران و بهویژه قزاقستان تحت تاثیر سیاستهای آمریکا چه مسیری را طی خواهد کرد؟
این موضوع به نوع رفتار و رویکرد خود ما بستگی دارد. اگر بپذیریم هر کشور در درون مرزهای سیاسی خود دارای حق حاکمیت است و ما نیز بر اصل عدم دخالت در امور داخلی کشورها پایبند باشیم، بسیاری از مشکلات کاهش مییابد. زمانی که برخی نهادها یا سازمانها خارج از چارچوب دولت، در امور داخلی کشورهای دیگر مداخله کنند، کار را تخریب میکنند. نمونه آن در مورد آذربایجان دیده میشود؛ گاهی در برخی محافل داخلی ما تصور میکنند این کشور بخشی از ایران است، در حالی که رئیسجمهور آذربایجان بارها گفته است که شما مسئول کشور خود هستید و ما یک کشور مستقل هستیم. این مسئله باید حل شود. در خصوص پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم نیز باید توجه داشت که این موضوع نباید مانع ایجاد ارتباط با آن کشور شود. بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی با اسرائیل روابط دارند و سفارتخانه اسرائیل در آنها فعال است. ما نمیتوانیم به آنها بگوییم روابط خود را قطع کنید. مادامی که روابط آنها تهدیدی برای امنیت ایران ایجاد نکند، نباید با آن مخالفت کنیم. آنها نیز این موضوع را میدانند. ما نیز تاکید میکنیم که هر جا امنیت ما تهدید شود، واکنش نشان خواهیم داد.
قزاقستان ظرفیت همکاری فراوانی با ما دارد و اگر از این ظرفیتها استفاده نکنیم، فرصتها را از دست میدهیم. این کشور از نظر اقتصادی بسیار قدرتمند است و اراضی گسترده کشاورزی دارد. ما میتوانیم بهراحتی گندم، دانههای روغنی و سایر محصولات مورد نیاز را وارد کنیم.به نظر من این مسائل بیش از اندازه بزرگنمایی میشود. قزاقستان ظرفیت همکاری فراوانی با ما دارد و اگر از این ظرفیتها استفاده نکنیم، فرصتها را از دست میدهیم. این کشور از نظر اقتصادی بسیار قدرتمند است و اراضی گسترده کشاورزی دارد. ما میتوانیم بهراحتی گندم، دانههای روغنی و سایر محصولات مورد نیاز را وارد کنیم. پس ابتدا باید فضای سیاسی را به درستی مدیریت کنیم. اگر این فضا اصلاح نشود و سفارتخانهها و نمایندگیهای ما از افراد توانمند و مدیر برخوردار نباشند، موفق نخواهیم شد. در واقع، ما هم از منظر ساختاری و هم از منظر فرایندی باید قدرت بیشتری داشته باشیم؛ زیرا ایالات متحده نیز قصد دارد در آن منطقه حضور داشته باشد. این یک رقابت جهانی است. ما باید اعلام کنیم که خدمات خود را با قیمت مناسبتر و کیفیت بهتر ارائه میدهیم و حتی از نیروی کار آنها استفاده میکنیم. در چنین شرایطی، طرف مقابل حتماً همکاری خواهد کرد.
اگر این نگاه را بپذیریم، باید بخشی از شعارهای بدون پشتوانه را کنار بگذاریم میتوانیم با هم همکاری کنیم. ما میتوانیم با جمهوری آذربایجان همکاری داشته باشیم؛ همانطور که با ترکیه نیز علیرغم اختلافات موجود همکاری میکنیم. ترکیه عضو ناتو است اما ما با آن کشور ارتباط داریم. حتی با وجود روابط ترکیه با اسرائیل، ارتباط ما با ترکیه ادامه داشته است. بنابراین در مناسبات سیاسی، رابطه میان کشورها تابع ملاحظات و منافع متقابل است. آیا ما با اتحادیه اروپا رابطه نداشتیم؟ بسیاری از مسائلی که برای ما ارزش محسوب میشوند برای آنها ارزش نیست، اما این دلیل نمیشود که روابط را قطع کنیم.
مسئله مهاجرت نیز همینگونه است. مهاجران که از کشورهای مسلمان به اروپا میروند، گاهی انتظار دارند جوامع مقصد مانند آنها رفتار کنند، اما دولتهای اروپایی میگویند شما مهاجر هستید و باید تابع قوانین ما باشید. در روابط بینالملل و حقوق بینالملل نیز چنین است. ما نمیتوانیم در امور داخلی کشورها دخالت کنیم. نمایندگیهای سیاسی ما صرفاً در چارچوب سیاست خارجی کشور اقدام میکنند و خارج از آن اجازه دخالت ندارند.

آسیای مرکزی حوزهای است که امکان مانور برای ما فراهم میکند
سیاست همسایگی و منطقهای ایران را در مسیر ارتقا جایگاه کشور چگونه ارزیابی میکنید؟ به ویژه در ارتباط با کشورهای حوزه آسیای مرکزی؟
این رویکرد و تلاش برای همکاری منطقهای بسیار مطلوب و قابل تحسین است. آن منطقه حوزهای است که امکان مانور برای ما فراهم میکند. شاید نتوانیم در اروپا دامنه وسیعی از همکاری را توسعه دهیم، اما در این منطقه امکان این اتفاق وجود دارد. اروپا بازاری گسترده، فناوری پیشرفته و سرمایه فراوان دارد و ما نیز به انرژی، فناوری و سرمایه نیاز داریم تا بتوانیم محصولات خود را صادر کنیم. همه اینها در اروپا موجود است. هرچه به روسیه نزدیکتر میشویم، از اروپا دور میشویم و این انتخابی است که باید آگاهانه انجام دهیم. اینکه اروپا را کنار بگذاریم، منطقی نیست. مقام معظم رهبری نیز درباره اروپا با نگاه کاملاً منفی سخن نگفتند و اشاره کردند که میتوان با اروپا تعامل داشت. ما باید در فضای رسانهای خود این نگاه را اصلاح کنیم که چرا باید رابطه با اروپا را قطع کنیم. بهطور مثال، روسیه در بحران انرژی با قیمت ارزان نفت صادر کرده و بازار ما را تحتفشار قرار داده است؛ یعنی هر کشوری منافع خود را در اولویت قرار میدهد و ما نیز ممکن است در مواقعی زیر پا گذاشته شویم. در سوریه نیز روسیه نهایتاً منافع خود را دنبال کرد، در حالی که ایران هزینههای زیادی پرداخت کرد.
فضای مثبتی برای تعامل با ایران وجود دارد
اشتراکات فرهنگی و تمدنی ایران با این دو کشور تا چه اندازه میتوانند به افزایش روابط و تثبیت آن کمک کنند؟
به نظر من حوزه آسیای مرکزی فضای بسیار مناسبی برای ایران دارد. من در بسیاری از کشورهای این منطقه حضور داشتهام و دیدهام که فضای مثبتی برای تعامل با ایران وجود دارد. آنها هیچگونه ضدیتی با ایرانیان ندارند و از نظر فرهنگی شباهتهای زیادی میان ما وجود دارد. وجود شخصیتهای عرفانی مشترک مانند خواجه احمد یسوی در ترکستان، ازبکستان و قزاقستان، نجمالدین کبری در ترکمنستان و بهاءالدین نقشبند در ازبکستان، ظرفیت فرهنگی ارزشمندی ایجاد میکند که میتوان از آن بهرهبرداری کرد. اگر ما با رویکرد ایدئولوژیک برخورد نکنیم، میتوانیم از این ظرفیتها بهرهمند شویم. باید اجازه دهیم این کشورها در مسیر طبیعی خود حرکت کنند و سپس از توانمندیها و اشتراکات فرهنگی برای تقویت روابط بهره ببریم.
اخبار مرتبط